يوسف |
6 |
َ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ... |
الاحاديث و يتم نعمته عليک و على ال يعقوب کما اتمها على ابويک من قبل ابراهيم و اسحاق ان ربک عليم حکيم ... |
همانگونه كه پيش از اين، بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام كرد؛ به يقين، پروردگار تو دانا و حكيم است!» ... |
He completed it upon your fathers before, Abraham and Isaac. Indeed, your Lord is Knowing and Wise." ... |
يوسف |
7 |
لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ ... |
لقد کان في يوسف و اخوته ايات للسائلين ... |
در (داستان) يوسف و برادرانش، نشانهها(ی هدايت) برای سؤالكنندگان بود! ... |
Certainly were there in Joseph and his brothers signs for those who ask, ... |
يوسف |
8 |
سُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ ... |
اذ قالوا ليوسف و اخوه احب الى ابينا منا و نحن عصبة ان ابانا لفي ضلال مبين ... |
] نزد پدر، از ما محبوبترند؛ در حالی كه ما گروه نيرومندی هستيم! مسلّماً پدر ما، در گمراهی آشكاری است! ... |
r are more beloved to our father than we, while we are a clan. Indeed, our father is in clear error. ... |
يوسف |
9 |
أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ ... |
اقتلوا يوسف او اطرحوه ارضا يخل لکم وجه ابيکم و تکونوا من بعده قوما صالحين ... |
يد؛ تا توجه پدر، فقط به شما باشد؛ و بعد از آن، (از گناه خود توبه میكنيد؛ و) افراد صالحی خواهيد بود! ... |
ntenance of your father will [then] be only for you, and you will be after that a righteous people." ... |
يوسف |
10 |
يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ ... |
قال قائل منهم لا تقتلوا يوسف و القوه في غيابت الجب يلتقطه بعض السيارة ان کنتم فاعلين ... |
هيد، او را در نهانگاه چاه بيفكنيد؛ تا بعضی از قافلهها او را برگيرند (و با خود به مكان دوری ببرند)!» ... |
row him into the bottom of the well; some travelers will pick him up - if you would do [something]." ... |
يوسف |
11 |
قَالُواْ يَا أَبَانَا مَا لَكَ لاَ تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ ... |
قالوا يا ابانا ما لک لا تامنا على يوسف و انا له لناصحون ... |
تند: «پدرجان! چرا تو درباره (برادرمان) يوسف، به ما اطمينان نمیكنی؟! در حالی كه ما خيرخواه او هستيم! ... |
"O our father, why do you not entrust us with Joseph while indeed, we are to him sincere counselors? ... |
يوسف |
12 |
أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَيَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ... |
ارسله معنا غدا يرتع و يلعب و انا له لحافظون ... |
فردا او را با ما (به خارج شهر) بفرست، تا غذای كافی بخورد و تفريح كند؛ و ما نگهبان او هستيم!» ... |
Send him with us tomorrow that he may eat well and play. And indeed, we will be his guardians. ... |
يوسف |
13 |
ِي لَيَحْزُنُنِي أَن تَذْهَبُواْ بِهِ وَأَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ ... |
قال اني ليحزنني ان تذهبوا به و اخاف ان ياکله الذئب و انتم عنه غافلون ... |
پدر) گفت: «من از بردن او غمگين میشوم؛ و از اين میترسم كه گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشيد!» ... |
ens me that you should take him, and I fear that a wolf would eat him while you are of him unaware." ... |
يوسف |
14 |
قَالُواْ لَئِنْ أَكَلَهُ الذِّئْبُ وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذًا لَّخَاسِرُونَ ... |
قالوا لئن اکله الذئب و نحن عصبة انا اذا لخاسرون ... |
گروه نيرومندی هستيم، اگر گرگ او را بخورد، ما از زيانكاران خواهيم بود (و هرگز چنين چيزی) ممكن نيست!)» ... |
They said, "If a wolf should eat him while we are a [strong] clan, indeed, we would then be losers." ... |
يوسف |
15 |
َيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَآ إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ ... |
فلما ذهبوا به و اجمعوا ان يجعلوه في غيابت الجب و اوحينا اليه لتنبئنهم بامرهم هذا و هم لا يشعرون ... |
و به او وحی فرستاديم كه آنها را در آينده از اين كارشان با خبر خواهی ساخت؛ در حالی كه آنها نمیدانند! ... |
urely inform them [someday] about this affair of theirs while they do not perceive [your identity]." ... |
يوسف |
16 |
وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ ... |
و جاؤ اباهم عشاء يبکون ... |
(برادران يوسف) شب هنگام، گريان به سراغ پدر آمدند. ... |
And they came to their father at night, weeping. ... |
يوسف |
17 |
يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لِّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ ... |
الوا يا ابانا انا ذهبنا نستبق و ترکنا يوسف عند متاعنا فاکله الذئب و ما انت بمؤمن لنا و لو کنا صادقين ... |
را نزد اثاث خود گذارديم؛ و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهی كرد، هر چند راستگو باشيم!» ... |
h with our possessions, and a wolf ate him. But you would not believe us, even if we were truthful." ... |
يوسف |
18 |
لْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ... |
و جاؤ على قميصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جميل و الله المستعان على ما تصفون ... |
صبر جميل (و شكيبائی خالی از ناسپاسی) خواهم داشت؛ و در برابر آنچه میگوييد، از خداوند ياری میطلبم!» ... |
so patience is most fitting. And Allah is the one sought for help against that which you describe." ... |
يوسف |
19 |
ى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلاَمٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ... |
و جاءت سيارة فارسلوا واردهم فادلى دلوه قال يا بشرى هذا غلام و اسروه بضاعة و الله عليم بما يعملون ... |
و اين امر را بعنوان يك سرمايه از ديگران مخفی داشتند. و خداوند به آنچه آنها انجام میدادند، آگاه بود. ... |
a boy." And they concealed him, [taking him] as merchandise; and Allah was knowing of what they did. ... |
يوسف |
20 |
وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُواْ فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ ... |
و شروه بثمن بخس دراهم معدودة و کانوا فيه من الزاهدين ... |
ای كمی -چند درهم- فروختند؛ و نسبت به( فروختن) او، بی رغبت بودند (؛چرا كه میترسيدند رازشان فاش شود). ... |
m for a reduced price - a few dirhams - and they were, concerning him, of those content with little. ... |
يوسف |
21 |
ن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ... |
کذلک مکنا ليوسف في الارض و لنعلمه من تاويل الاحاديث و الله غالب على امره و لکن اکثر الناس لا يعلمون ... |
گ داريم؛ و) از علم تعبير خواب به او بياموزيم؛ خداوند بر كار خود پيروز است، ولی بيشتر مردم نمیدانند! ... |
us, We established Joseph in the land that We might teach him the interpretation of events. And Alla ... |
يوسف |
22 |
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ... |
و لما بلغ اشده اتيناه حکما و علما و کذلک نجزي المحسنين ... |
به بلوغ و قوّت رسيد، ما «حكم» [= نبوّت] و «علم» به او داديم؛ و اينچنين نيكوكاران را پاداش میدهيم! ... |
n Joseph reached maturity, We gave him judgment and knowledge. And thus We reward the doers of good. ... |
يوسف |
23 |
َيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ... |
في بيتها عن نفسه و غلقت الابواب و قالت هيت لک قال معاذ الله انه ربي احسن مثواي انه لا يفلح الظالمون ... |
ن است؛ مقام مرا گرامی داشته؛ (آيا ممكن است به او ظلم و خيانت كنم؟!) مسلّماً ظالمان رستگار نمیشوند!» ... |
llah. Indeed, he is my master, who has made good my residence. Indeed, wrongdoers will not succeed." ... |
يوسف |
24 |
نَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ ... |
و لقد همت به و هم بها لو لا ان راى برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصين ... |
يد- قصد وی مینمود! اينچنين كرديم تا بدی و فحشا را از او دور سازيم؛ چرا كه او از بندگان مخلص ما بود! ... |
s [it was] that We should avert from him evil and immorality. Indeed, he was of Our chosen servants. ... |
يوسف |
25 |
لْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوَءًا إِلاَّ أَن يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ... |
و قدت قميصه من دبر و الفيا سيدها لدى الباب قالت ما جزاء من اراد باهلک سوءا الا ان يسجن او عذاب اليم ... |
آن زن گفت: «كيفر كسی كه بخواهد نسبت به اهل تو خيانت كند، جز زندان و يا عذاب دردناك، چه خواهد بود؟!» ... |
ecompense of one who intended evil for your wife but that he be imprisoned or a painful punishment?" ... |
يوسف |
26 |
ِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الكَاذِبِينَ ... |
قال هي راودتني عن نفسي و شهد شاهد من اهلها ان کان قميصه قد من قبل فصدقت و هو من الکاذبين ... |
ده آن زن شهادت داد كه: «اگر پيراهن او از پيش رو پاره شده، آن آن راست میگويد، و او از دروغگويان است. ... |
estified. "If his shirt is torn from the front, then she has told the truth, and he is of the liars. ... |
يوسف |
27 |
وَإِنْ كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِن الصَّادِقِينَ ... |
و ان کان قميصه قد من دبر فکذبت و هو من الصادقين ... |
و اگر پيراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ میگويد، و او از راستگويان است.» ... |
But if his shirt is torn from the back, then she has lied, and he is of the truthful." ... |
يوسف |
28 |
فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ ... |
فلما راى قميصه قد من دبر قال انه من کيدکن ان کيدکن عظيم ... |
و [= يوسف] از پشت پاره شده، گفت: «اين از مكر و حيله شما زنان است؛ كه مكر و حيله شما زنان، عظيم است! ... |
s shirt torn from the back, he said, "Indeed, it is of the women's plan. Indeed, your plan is great. ... |
يوسف |
29 |
يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ ... |
يوسف اعرض عن هذا و استغفري لذنبک انک کنت من الخاطئين ... |
يوسف از اين موضوع، صرفنظر كن! و تو ای زن نيز از گناهت استغفار كن، كه از خطاكاران بودی!» ... |
Joseph, ignore this. And, [my wife], ask forgiveness for your sin. Indeed, you were of the sinful." ... |
يوسف |
30 |
َزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَن نَّفْسِهِ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا إِنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ ... |
و قال نسوة في المدينة امرات العزيز تراود فتاها عن نفسه قد شغفها حبا انا لنراها في ضلال مبين ... |
را بسوی خود دعوت میكند! عشق اين جوان، در اعماق قلبش نفوذ كرده، ما او را در گمراهی آشكاری میبينيم!» ... |
seduce her slave boy; he has impassioned her with love. Indeed, we see her [to be] in clear error." ... |
يوسف |
31 |
ُ وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ حَاشَ لِلّهِ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ ... |
کينا و قالت اخرج عليهن فلما راينه اکبرنه و قطعن ايديهن و قلن حاش لله ما هذا بشرا ان هذا الا ملک کريم ... |
و (بیتوجه) دستهای خود را بريدند؛ و گفتند: «منزّه است خدا! اين بشر نيست؛ اين يك فرشته بزرگوار است!» ... |
fore them." And when they saw him, they greatly admired him and cut their hands and said, "Perfect i ... |
يوسف |
32 |
سِهِ فَاسَتَعْصَمَ وَلَئِن لَّمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَلَيَكُونًا مِّنَ الصَّاغِرِينَ ... |
فذلکن الذي لمتنني فيه و لقد راودته عن نفسه فاستعصم و لئن لم يفعل ما امره ليسجنن و ليکونا من الصاغرين ... |
ی كرد! و اگر آنچه را دستور میدهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد؛ و مسلّماً خوار و ذليل خواهد شد!» ... |
and if he will not do what I order him, he will surely be imprisoned and will be of those debased." ... |
يوسف |
33 |
ُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ ... |
قال رب السجن احب الي مما يدعونني اليه و الا تصرف عني کيدهن اصب اليهن و اکن من الجاهلين ... |
انند! و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من باز نگردانی، بسوی آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!» ... |
if You do not avert from me their plan, I might incline toward them and [thus] be of the ignorant." ... |
يوسف |
34 |
فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ... |
فاستجاب له ربه فصرف عنه کيدهن انه هو السميع العليم ... |
پروردگارش دعای او را اجابت كرد؛ و مكر آنان را از او بگردانيد؛ چرا كه او شنوا و داناست! ... |
o his Lord responded to him and averted from him their plan. Indeed, He is the Hearing, the Knowing. ... |
يوسف |
35 |
ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّى حِينٍ ... |
ثم بدا لهم من بعد ما راوا الايات ليسجننه حتى حين ... |
و بعد از آنكه نشانههای (پاكی يوسف) را ديدند، تصميم گرفتند او را تا مدّتی زندانی كنند! ... |
appeared to them after they had seen the signs that al-'Azeez should surely imprison him for a time. ... |
يوسف |
36 |
َأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ... |
اعصر خمرا و قال الاخر اني اراني احمل فوق راسي خبزا تاکل الطير منه نبئنا بتاويله انا نراک من المحسنين ... |
ل میكنم؛ و پرندگان از آن میخورند؛ ما را از تعبير اين خواب آگاه كن كه تو را از نيكوكاران میبينيم.» ... |
have seen myself carrying upon my head [some] bread, from which the birds were eating. Inform us of ... |
يوسف |
37 |
ِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لاَّ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ... |
ا بتاويله قبل ان ياتيکما ذلکما مما علمني ربي اني ترکت ملة قوم لا يؤمنون بالله و هم بالاخرة هم کافرون ... |
من آيين قومی را كه به خدا ايمان ندارند، و به سرای ديگر كافرند، ترك گفتم (و شايسته چنين موهبتی شدم)! ... |
y Lord has taught me. Indeed, I have left the religion of a people who do not believe in Allah, and ... |
يوسف |
38 |
يْءٍ ذَلِكَ مِن فَضْلِ اللّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ ... |
يعقوب ما کان لنا ان نشرک بالله من شيء ذلک من فضل الله علينا و على الناس و لکن اکثر الناس لا يشکرون ... |
د چيزی را همتای خدا قرار دهيم؛ اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است؛ ولی بيشتر مردم شكرگزاری نمیكنند! ... |
hat is from the favor of Allah upon us and upon the people, but most of the people are not grateful. ... |
يوسف |
39 |
يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ... |
يا صاحبي السجن ا ارباب متفرقون خير ام الله الواحد القهار ... |
ای دوستان زندانی من! آيا خدايان پراكنده بهترند، يا خداوند يكتای پيروز؟! ... |
O [my] two companions of prison, are separate lords better or Allah, the One, the Prevailing? ... |
يوسف |
40 |
َ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ... |
لله بها من سلطان ان الحکم الا لله امر الا تعبدوا الا اياه ذلک الدين القيم و لکن اکثر الناس لا يعلمون ... |
تنها از آن خداست؛ فرمان داده كه غير از او را نپرستيد! اين است آيين پابرجا؛ ولی بيشتر مردم نمیدانند! ... |
ut for Allah. He has commanded that you worship not except Him. That is the correct religion, but mo ... |
يوسف |
41 |
الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ ... |
بي السجن اما احدکما فيسقي ربه خمرا و اما الاخر فيصلب فتاکل الطير من راسه قضي الامر الذي فيه تستفتيان ... |
خته میشود؛ و پرندگان از سر او میخورند! و مطلبی كه درباره آن (از من) نظر خواستيد، قطعی و حتمی است!» ... |
ed, and the birds will eat from his head. The matter has been decreed about which you both inquire." ... |
يوسف |
42 |
ذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ ... |
و قال للذي ظن انه ناج منهما اذکرني عند ربک فانساه الشيطان ذکر ربه فلبث في السجن بضع سنين ... |
!» ولی شيطان يادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (يوسف) چند سال در زندان باقی ماند. ... |
But Satan made him forget the mention [to] his master, and Joseph remained in prison several years. ... |
يوسف |
43 |
أُخَرَ يَابِسَاتٍ يَا أَيُّهَا الْمَلأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ ... |
ان ياکلهن سبع عجاف و سبع سنبلات خضر و اخر يابسات يا ايها الملا افتوني في رءياي ان کنتم للرءيا تعبرون ... |
يدند؛ و آنها را از بين بردند.) ای جمعيّت اشراف! درباره خواب من نظر دهيد، اگر خواب را تعبير میكنيد!» ... |
and others [that were] dry. O eminent ones, explain to me my vision, if you should interpret vision ... |
يوسف |
44 |
قَالُواْ أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الأَحْلاَمِ بِعَالِمِينَ ... |
قالوا اضغاث احلام و ما نحن بتاويل الاحلام بعالمين ... |
گفتند: «خوابهای پريشان و پراكندهای است؛ و ما از تعبير اين گونه خوابها آگاه نيستيم!» ... |
id, "[It is but] a mixture of false dreams, and we are not learned in the interpretation of dreams." ... |
يوسف |
45 |
لَ الَّذِي نَجَا مِنْهُمَا وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَاْ أُنَبِّئُكُم بِتَأْوِيلِهِ فَأَرْسِلُونِ ... |
و قال الذي نجا منهما و ادکر بعد امة انا انبئکم بتاويله فارسلون ... |
ز مدّتی به خاطرش آمد- گفت: «من تأويل آن را به شما خبر میدهم؛ مرا (به سراغ آن جوان زندانی) بفرستيد!» ... |
freed and remembered after a time said, "I will inform you of its interpretation, so send me forth." ... |
يوسف |
46 |
بْعِ سُنبُلاَتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ ... |
تنا في سبع بقرات سمان ياکلهن سبع عجاف و سبع سنبلات خضر و اخر يابسات لعلي ارجع الى الناس لعلهم يعلمون ... |
ورند؛ و هفت خوشه تر، و هفت خوشه خشكيده؛ تا من بسوی مردم بازگردم، شايد (از تعبير اين خواب) آگاه شوند! ... |
] and others [that were] dry - that I may return to the people; perhaps they will know [about you]." ... |
يوسف |
47 |
سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تَأْكُلُونَ ... |
قال تزرعون سبع سنين دابا فما حصدتم فذروه في سنبله الا قليلا مما تاکلون ... |
اعت میكنيد؛ و آنچه را درو كرديد، جز كمی كه میخوريد، در خوشههای خود باقی بگذاريد (و ذخيره نماييد). ... |
rs consecutively; and what you harvest leave in its spikes, except a little from which you will eat. ... |
يوسف |
48 |
بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تُحْصِنُونَ ... |
ثم ياتي من بعد ذلک سبع شداد ياکلن ما قدمتم لهن الا قليلا مما تحصنون ... |
ی) میآيد، كه آنچه را برای آن سالها ذخيره كردهايد، میخورند؛ جز كمی كه (برای بذر) ذخيره خواهيد كرد. ... |
icult [years] which will consume what you saved for them, except a little from which you will store. ... |
يوسف |
49 |
ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ ... |
ثم ياتي من بعد ذلک عام فيه يغاث الناس و فيه يعصرون ... |
ب مردم میشود؛ و در آن سال، مردم عصاره (ميوهها و دانههای روغنی را) میگيرند (و سال پر بركتی است.)» ... |
hat a year in which the people will be given rain and in which they will press [olives and grapes]." ... |
يوسف |
50 |
اسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ ... |
ئتوني به فلما جاءه الرسول قال ارجع الى ربک فسئله ما بال النسوة اللاتي قطعن ايديهن ان ربي بکيدهن عليم ... |
ازگرد، و از او بپرس ماجرای زنانی كه دستهای خود را بريدند چه بود؟ كه خدای من به نيرنگ آنها آگاه است.» ... |
sk him what is the case of the women who cut their hands. Indeed, my Lord is Knowing of their plan." ... |
يوسف |
51 |
ُ الْعَزِيزِ الآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَاْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ... |
حاش لله ما علمنا عليه من سوء قالت امراة العزيز الان حصحص الحق انا راودته عن نفسه و انه لمن الصادقين ... |
ام) همسر عزيز گفت: «الآن حق آشكار گشت! من بودم كه او را به سوی خود دعوت كردم؛ و او از راستگويان است! ... |
e of al-'Azeez said, "Now the truth has become evident. It was I who sought to seduce him, and indee ... |
يوسف |
52 |
ذَلِكَ لِيَعْلَمَ أَنِّي لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَيْبِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي كَيْدَ الْخَائِنِينَ ... |
ذلک ليعلم اني لم اخنه بالغيب و ان الله لا يهدي کيد الخائنين ... |
ين سخن را بخاطر آن گفتم تا بداند من در غياب به او خيانت نكردم؛ و خداوند مكر خائنان را هدايت نمیكند! ... |
know that I did not betray him in [his] absence and that Allah does not guide the plan of betrayers. ... |
يوسف |
53 |
فْسِي إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ... |
و ما ابرئ نفسي ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربي ان ربي غفور رحيم ... |
فس (سركش) بسيار به بديها امر میكند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم كند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.» ... |
iner of evil, except those upon which my Lord has mercy. Indeed, my Lord is Forgiving and Merciful." ... |
يوسف |
54 |
ي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مِكِينٌ أَمِينٌ ... |
و قال الملک ائتوني به استخلصه لنفسي فلما کلمه قال انک اليوم لدينا مکين امين ... |
، (پادشاه به عقل و درايت او پی برد؛ و) گفت: «تو امروز نزد ما جايگاهی والا داری، و مورد اعتماد هستی!» ... |
." And when he spoke to him, he said, "Indeed, you are today established [in position] and trusted." ... |
يوسف |
55 |
قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ... |
قال اجعلني على خزائن الارض اني حفيظ عليم ... |
(يوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمين (مصر) قرار ده، كه نگهدارنده و آگاهم!» ... |
[Joseph] said, "Appoint me over the storehouses of the land. Indeed, I will be a knowing guardian." ... |